به گزارش سرویس وبگردی خبرگزاری صدا و سیما ، امام علی النقی (ع) ملقب به هادی یعنی هدایت کننده، در شهر مدینه و در ۱۵ ذی الحجه سال ۲۱۲ هجری قمری به دنیا آمدند، ایشان فرزند بزرگوار امام جواد (ع) میباشند و نام مادرشان سمانه میباشد، ایشان در ۴۱ سالگی در سوم ماه رجب سال ۲۵۴ هجری قمری بوسیله زهر به شهادت رسیدند، مدفن پاک امام هادی (ع) در شهر سامرا در عراق میباشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مادر امام هادی (ع) سمانه مغربیه، مادر امام دهم
علیه السلام، بانویی بزرگوار و باتقوا بود. او در زهد و تقوا و دینداری، درمیان زنان زمان خود، همتایی نداشت. از پاکی و تقوای آن بانوی بزرگ، راویان تاریخ بسیار گفته اند. درسعادتمندی او همین بس که او شایستگی یافت مادر امام هادی علیه
السلام گردد. در بیان بلندای مقامش همین بس که فرزند گرامی اش امام هادی علیه السلام میفرماید: «مادرم حق مرا میشناسد. او از اهل بهشت است. شیطان سرکش به او نزدیک نمیشود و خداوند حافظ و نگهبان اوست.»
امامت در کودکی امام هادی علیه السلام دهمین ستاره آسمان امامت، در سنین کودکی، زمانی که تنها هشت سال از عمر شریفش میگذشت، به امامت رسید. آن امام بزرگوار در هشت سالگی، با شهادت جانسوز پدر بزرگوارش امام جواد علیه السلام، ردای امامت را به دوش گرفت و، چون پدر و اجداد پاک و مطهرش به هدایتگری پرداخت. آن امام همام، هر چند در کودکی به امامت رسید، امّا چشمهای جوشان از علم و دانایی و حکمت بود، تاآنجاکه همواره، مردم را به حیرت و تعجب وا میداشت. دوران اختناق دوران امامت امام هادی علیه السلام دورانی سرشار از اختناق و نابسامانی و لبریز ازستمگریهای خلفای عباسی بود. هرچند اندک اندک از هیبت، عظمت و قدرت دستگاه عباسیان کاسته میشد، امّاهم چنان فشار بر علویان و مبارزه با تفکرات اسلامی به شدت اِعمال میشد. امام هادی علیه السلام مدت بسیاری از دوران امامت خود را در سامراء تحت مراقبت و نظارت دستگاه خلافت به سر میبرد. هرچند به ظاهر امام را محترم داشته و آزاد گذاشته بودند، اما در واقع، امام هادی علیه السلام بیشتر مدت امامت خود را در زندان نظامی عباسیان گذراندند. امّا این مراقبتهای شدید راه بر هدایتگری و اعمال نفوذ امام نمیبست و امام به صورت مخفیانه، به فعالیتهای پرثمر خود مشغول بودند. در بزم مستی متوکل خلیفه ستمگر عباسی، بزم شرابی مهیا کرده و به قصد توهین به مقام بلند امام هادی علیه السلام، ایشان را بدانجا فرا خوانده است. گستاخی و تاریک دلی، او را وا میدارد که به امام هادی علیه السلام، عصاره همه پاکیهای عالم، جام شرابی تعارف کند. امام آن را رد میکند و او از امام میخواهد که شعری بخواند. امام پاسخ رد میدهد و او اصرار میکند. پس امام علیه السلام میخواند: «حاکمان مقتدر بر قله کوهها روزها را گذراندند و مردان نیرومند از آنان پاسداری کردند. اما آنان از خطر مرگ نرهیدند. پس از آن همه عزّت، آنان را در گورها جا دادند که چه آرامگاه ناپسندی است و درپی آن، منادی فریادشان زد که کجاست آن زیورآلات و تاجها و لباسهای فاخر؟ چه شد آن چهرههای به نازپرورده؟ اکنون کرمها بر سر خوردن آن چهره هایند. خانه هاشان ویران شد، اموالشان بر جا ماند و خود به سوی گورهای تاریک شتافتند». با خواندن این اشعار و باتأثیر کلام امام، مستی متوکل به گریه بدل میشود. بزم او برهم میخورد و دستور میدهد امام را با احترام به منزل باز گردانند.
سدّی دربرابر تحریفها در دوران امامت امام هادی علیه السلام که، چون اجداد بزرگوارش، منبع حکمت و معدن علم و دانایی بود، مکاتب عقیدتی بسیاری رواج یافته و نظرات مختلفی پیرامون اصول عقیدتی
اسلام مطرح شده بود. نظرات باطلی که مکتب اصیل اسلامی را با خطر تحریف روبرو میکرد. امام هادی علیه السلام با عظمت علمی و نور هدایت و روشنگری خود، راه را بر بسیاری از این تحریفها بسته و پیاپی نظر اسلام ناب را به جامعه عرضه میداشت. ایشان همواره نظرات ناب اسلام را به شکلی صحیح بیان میکرد و شک و تردیدهایی که مکاتب گوناگونی مغرضانه بر اصول اعتقادی اسلام وارد میکردند را بی اثر مینمود. ظرافت و تیز بینی درباره دقت و تیزبینیِ علمیِ آن حضرت نقل کرده اند که متوکل عباسی نذر کرده بود اگر خداوند بیماری اش را شفا بخشد، مال بسیاری صدقه دهد. بیماری او درمان شد و گاه انجام نذر رسید. در اینکه چه اندازه از مال را بسیار میگویند، از علما پرسید. امّا هیچ کس نتوانست پاسخ محکم و روشنی بدهد. پس این مسأله را از امام دهم علیه السلام سؤال کرد. امام فرمودند: «هشتاد درهم صدقه بدهد؛ چرا که خداوند در قرآن میفرماید: خدا در موارد بسیاری شما را یاری کرد و شمارهی جنگهای پیامبر هشتاد جنگ است که پیامبر در آنها یاری شده است»؛ توصیه به گذشت و دوری از گناه امام هادی، چشمه ساری از دریای جوشان رحمت الهی و بارانی از زلال مهربانی خدا، دربارهی گذشت و پذیرفتن عذرِ عذر خواهان، چنین توصیه میفرمایند: «اگر خدا خیر بندهای را بخواهد، او را چنان کند که، چون کسی از او عذر بخواهد، او بپذیرد.» همچنین امام هادی (ع) در توصیه به دوری از گناه و اطاعت از خدا میفرماید: «هر که خدا را اطاعت کند، مردمان از او اطاعت کنند. هر که مطیع خدا باشد، دچار خشم مخلوق نشود. وهرکه خدا را به خشم آورد، باید یقین کند که به خشم مخلوق گرفتار میشود.» منابع: https://hawzah.net/ https://www.soorban.com/
منبع: خبرگزاری صدا و سیما
کلیدواژه: تاریخ اسلام
امام هادی علیه السلام
امام هادی ع
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iribnews.ir دریافت کردهاست، لذا
منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری صدا و سیما» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۱۳۰۲۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
راهکار اصلاح رابطه با خدا چیست؟
امیرالمؤمنین علیهالسلام در روایتی فرمود «مَنْ أَصْلَحَ مَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اللَّهِ، أَصْلَحَ اللَّهُ مَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ النَّاسِ؛ وَ مَنْ أَصْلَحَ أَمْرَ آخِرَتِهِ، أَصْلَحَ اللَّهُ لَهُ أَمْرَ دُنْیَاهُ؛ وَ مَنْ کَانَ لَهُ مِنْ نَفْسِهِ وَاعِظٌ، کَانَ عَلَیْهِ مِنَ اللَّهِ حَافِظٌ.»؛ یعنی «هرکه آنچه را میان او و خداست اصلاح کند، خداوند آنچه را بین او و مردم است اصلاح کند و هر کس کار آخرتش را به اصلاح آورد، خداوند کار دنیایش را اصلاح کند و آن را که از خود بر خود واعظ است، از خدا بر او نگهبان است.»
ارتباط اصلاح ارتباط با خدا با اصلاح رابطه با مردم از آن جهت است که اصلاح رابطه با خدا مسلتزم صدق و امانت و راستى است. کسى که صدق و امانت و راستى پیشه کند، به یقین مردم به او علاقهمند مىشوند و امین مردم خواهد بود و به او اعتماد مىکنند و مشکلى با او نخواهند داشت. اصلاح امر آخرت وابسته به تقوا و پرهیزگارى است و به یقین انسانهاى با تقوا در زندگى مادى خود نیز موفق خواهند بود، زیرا راه خلاف در پیش نمىگیرند؛ به کسى ظلم و ستم نمىکنند، همه با او مهربان هستند و او نیز با همه مهربان.
این سخن را با حدیثى از امام باقر (علیه السلام) که مرحوم کلینى در اصول کافى آورده پایان مى دهیم. مطابق این حدیث امام باقرعلیهالسلام فرمود: خداوند عزّوجلّ چنین فرموده است: «وَ عِزَّتِی وَ جَلاَلِی وَ عَظَمَتِی وَ عُلُوِّی وَارْتِفَاعِ مَکَانِی لاَ یُؤْثِرُ عَبْدٌ هَوَایَ عَلَى هَوَى نَفْسِهِ إِلاَّ کَفَفْتُ عَلَیْهِ ضَیْعَتَهُ وَ ضَمَّنْتُ السَّمَاوَاتِ وَ الاَْرْضَ رِزْقَهُ وَکُنْتُ لَهُ مِنْ وَرَاءِ تِجَارَةِ کُلِّ تَاجِر؛ به عزت و جلال و عظمت و نورانیت و علو مقامم سوگند یاد مىکنم که هیچ بنده مؤمنى خواسته مرا بر خواسته خود در چیزى از امور دنیا مقدم نمىشمرد مگر این که من بىنیازى او را در دل او و همّت او را در آخرتش و آسمانها و زمین را ضامن روزى او قرار مىدهم و براى او از تجارت هر تاجرى بهتر خواهم بود» (کافى، ج ۲، ص ۱۳۷، ح ۱)
منبع: تسنیم
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی